در زندگی زناشویی یا همون رابطه صمیمی تون با شریک عشقی حس میکنین که کم کم آوای رکود و سکون و یکنواختی بگوش میرسه ! همه چیز تکراری شده ، مدام مجبور به انجام کارهای
زمزمه رکود و یکنواختی از ارتباط شما به گوش می رسد؟ احسـاس مـی کنید کـه ارتـباطــتان با بیم زوال روبـروست؟
تصور میکنید که هر روز بالاجبار،خودتون رو ملزم بـه انجام تکرار کارهای روزهای گذشته میبینید بدون اینکه دیگه اون عکس العملها و جذابیتها رو در خودتون یا رابطه تون حس کنید !
البته جای نگرانی نیست ، حداقل اینو بدونید که شما در این حس تنها نیستین علاوه بر یارتون خیلی از زوجهای دیگه هم دچار این رابطه یکنواخت شدن !
بدترین چیز در این مواقع همون خستگی ، کلافه بودن و دلزدگیه که ناخواسته و بدون اجازه شما دونفر وارد رابطتون شده...
اما بنظر من جای نگرانی نیست ، چون میشه شور و حرارت اولیه رو به زندگی و روابط عاطفی تون برگردونید و با کمترین دردسر و هیچ زحمتی...
تعجب نداره ! اولین و جذابترین راهکار !
ذهنتون رو به این معطوف کنین که اولین چیزی که مدتها قبل شما رو بطرف مقابل جذب کرد چی بووووود !؟
اگر دوباره به اون آیتم ها دقت کنید ، از تبسمهای شیرین یا نگاه گیرا گرفته تا صدا و کارها و لحن صدا.... باور کنید هنوز هم این مشخصات در طرف وجود داره ، فقط چی ؟ باید دوباره اونها رو کشف کنین ... و این کشف خیلی جذابتر از قبل خواهد بود ! امتحان کنید ...
ببینید ، همیشه یاد آوری خصوصیات ویژه ای که یک زمانی دوستش داشتین باز هم باعث شور و حرارت رابطتون میشه ، مخصوصا اگر بتونید کنار هم با آرامش بنشینید و در مورد نحوه آشنایی ، اولین برخورد حضوریتون با هم ، اون استرسها و شب بیداریها ، کارهایی که یواشکی و دور از چشم مامان باباهاتون انجام میدادین و ... صحبت کرده بعضیهاشو عملی و اون خاطرات خاموش رو تحریک کنید و از زیر خروارها خاک بیرون بکشین، در بازگشت نشاط ، حتی کوتاه مدت به رابطه شک نکنید که این خودش میتونه پله اول یا سکوی اوج باشه! آخه کی گفته که دیگه نمیتونید یا نباید اون کارها رو انجام بدین !؟
ببینید در این راه شاید لازم باشه که برنامه های کاری و روزمرتون رو کمی دستکاری کنید تا با وجود رسیدگی به بچه ها و امور واجب زندگی هر از گاهی یک تایم باز هم به خودتون دو نفر اختصاص بدین ، بشرطی که این تایم رو هم جزء واجبات زندگیتون محسوب کنید ! بله ، قبول دارم به هزار دلیل که خودتون بهتر میدونید اون زندگی رمانتیک گذشته باز آفرینی نخواهدددد شد ، اما بالاخره یکی از شما دونفر باید در ایجاد تغییرات پیش قدم بشه ، ارزش اینکار (به نظر من) از گذشت هم بیشتره.... پس چه بهتر اون شخص خود شما باشی .
برای بازگشت به لحظات احساسی خیلی ضروری نیست که هزینه های سرسام آور بتراشید ، گرچند که ترتیب دادن یک شام دونفره در یک رستوران (و چه بهتر که همون رستورانی باشه که اولین بار باهم اونجا شام خوردین) خالی از لطف نیست ، اما با یک غذای ساده و سبک و در یک پیک نیک نیم روز هم میشه به همون نتیجه مطلوب دست پیدا کنید ، به شرطی که خودتووون بخواین !!!
درسته که آقایون اکثرا از شنیدن صحبتهای همسراشون سرباز میزنن ، اما گاهی لازمه که متوجه بشین گذران روزمرگی تون برای ایشون هم مهمه ! و شما هم سعی کنید اتفاقات جالب روزانتونو شبها حین صحبت مطرح کنید ! بذارید این گفتمان دوطرفه باشه و در بین صحبتها بصورت کلامی ابراز علاقه کنیدف دست ایشون رو بگیرید ! موقع گفتگو به چهره ایشون با یک نگاه گرم و مهربانانه دقت کنید، همین رفتار خیلی ساده نتایج جالبی داره، اما سعی کنید این علاقه خالصانه باشه، چون در غیر اینصورت تاثیر عکس داره !!! (احتیاط !) و خیلی رفتارها که یک زمانی بعنوان یک کد از طرف شما رد و بدل میشد... با این کارها میتونید رابطتونو بیش از پیش مستخکم کنین...
صبح را با در آغوش گرفتن آغاز و با بوسیدن به پایان برسانید. وقتی در حال عبور از خیابان، پیاده رو و یا بازار هستین، دست های همدیگر را بگیرید (هم زن از طرف مرد احساس امنیت کنه و هم مرد به مورد اتکا بودنش پی ببره) هر زمان که وقت پیدا کردید همدیگر رو در آغوش گرفته و بفشارید ، سعی کنید محبتهاتون محبت باشه نه صرف تحریک و ارضای جنسی، حسی که بانوان ازش فرارین... هر وقت نگاهتونو به هم میدوزید، لبخند بزنید و با چشمک قول کارهایی که بعداً می خواهین انجام بدهید رو به هم بدهین. یادتون نره که باید با هم بخندین.
در هر حال این امر کاملاً طبیعی است که زن و شوهر در طول زندگی خود به مشکلاتی برخورد می کنن و ناراحتی ها و دلخوری های بینشون بوجود می یاد؛ ولی اگه بر روی مشکلات کار کنین (هردو)، مطمئن باشید که می تونین عشق و سرزندگی رو به زندگی خودتونبرگردونید. و فراموش نکنید که باید به یکدیگر اعتماد داشته باشید. شریک شما باید در عین حال بهترین دوستتون هم باشه، پس ترس ها و نگرانی هاتون رو با اون در میان گذاشته و به طور کامل به او اطمنیان داشته باشین. فقط بازگو کردن مشکلات زندگی و در میان گذاشتن اونها با شریک زندگیتون به شما کمک می کند که احساس کنید کسی هست که دوستتون می دارد و حافظ و حامیتون می باااااشد. شما و همسرتون می توانین شور و نشاط رو مجدداً به زندگی خودتون بر گردونین. کار زیادی نمی خواهد فقط کافیه برنامه ریزی دقیقی داشته باشید. اگر موفق بشین مطمئن باشید که می تونید به عشق حقیقی دست پیدا کرده و به راحتی احساسات خود را به دیگری منتقل کنین.
میدونستین که میتونین زندگی زناشویی تونو با تغییر دیدگاهتون بهبود بخشین... ؟
یک بزرگ قدیمی گفته : زندگی جنگ بین دو گرگه.. یکی از آنها شره : یعنی ترس، عصبانیت، دشمنی، طمع، خودبینی و تکبر، ترحم به خود، دشمنی و خصومت، و فریب.اون یکی خیر: یعنی لذت، آرامش، فروتنی، اطمینان، بخشندگی و سخاوت، حقیقت، نجابت و ملایمت، و مهر و محبت..... حالا کدومیکی از این گرگ ها در جنگ برنده می شه !؟....
مطمئنا اونی که بهش غذا بدی. یعنی این شما هستی که انتخاب می کنی به کدوم ویژگی ها، اعتقادات و ارزش ها توجه کنید. و آن خصوصیاتی که روی اون تمرکز کنی، زندگی شما را از آن خود می کنن. اگر بخواین بطور مداوم روی مشکلات زندگی زناشویی تون متمرکز بشی، باعث میشه رابطه تون حتی بدتر از اونچه که واقعاً هست به نظر برسه!! اگر همیشه به اشتباهاتی که مرتکب شدی و اینکه چقدر از همسرتون عصبانی و ناراحت هستی فکر کنی، عصبانیتتون بیشتر و بیشتر خواهد شد و خاطره های خوشی که با هم داشتین رو هم خراب می کنه. وقتی این اتفاق می افته، دیگر نمی تونی یک تصویر متعادل از زندگیتون ببینی. هرچه انرژی بیشتری رو بابت مسائل منفی زندگیتون صرف کنی، همه چیز بدتر و ناامیدانه تر به نظر خواهد رسید... و وقتی به بخش منفی زندگیتون غذا می دی، انرژی خلاقه تون یخ زده و از بین میره. درنتیجه : دیگه توانایی کشف راه حل های یاری رساننده یا داشتن دیدگاهی تازه و بکر را نخواهید داشت!!!! با افکار، اعتقادات، و رفتار و اعمالتون روی دیدگاهتون از واقعیت تاثیر می گذارین.
ظاهر زندگی به این دلیل متفاوت شده و تغییر می کنه که رفتارها و عملکردهای خود مااااا تغییر کرده. در هر زمان، این شما هستی که تصمیم می گیری، درمورد اتفاقات و رویدادهای زندگیتون و انسانهای درون آن، با چه دیدی نگاه کنی. این تعبیرها تجربه شما رو از واقعیت شکل می ده و به ظرفیت شما در زندگی تاثیر می گذاره. همچنین بر انتظارات و توقعات شما در مورد زندگی اثر مستقیم خواهد داشت .
وقتی انتخاب کنی که خصوصیاتی مثل محبت، صداقت، آرامش و لذت را در خودتون ایجاد کنی، این خصوصیات خیلی راحت زندگی و ازدواجتون را از این رو به آن رو خواهد کرد.
وقتی تصمیم می گیری که حس خشونت، دشمنی، عصبانیت، حقه و نیرنگ و ترس را در زندگیتان کم کنی و از بین ببرید، انرژی بیشتری برای تولید راه حل های خلاقانه برای مشکلات زناشوییتون پیدا می کنین. هرچه مثبت تر بشی، انرژی مثبت بیشتری به درون رابطه تون با همسرتان میاری و وقتی این اتفاق می افته، اتفاقات بسیار جالب و شگفت انگیز در زندگیتون روی خواهد داد.
این چند نکته زیر می تونه به شما کمک کنه که چطور به خودتون یاد بدهین که روی نقاط مثبت در ازدواج و زندگیتون تمرکز کنین:
1. هر روز وقت بگذارین و چیزایی رو که به خاطر اون در زندگیتون ممنون و شکرگذار هستین رو لیست کنین.( حتی چیزهای خیلی کوچکی که معمولاً نادیده گرفته می شن، مثل سه وعده غذایی که در روز می خوری، حمام داغ، گرما، یخچال و اجاق گاز، آب لوله کشی، امکانات پزشکی، و دوستانتون. )
2. هر روز نقاط مثبت و ویژگی های مثبت همسرتون رو به خودتون یادآور بشین. باز هم میگم : به خاطر بیارین که اولین بار چه ویژگی همسرتون شما رو به اون جذب کرد. بیاد بیارین که چطور همسرتون پایه های رشد و ترقی شما رو بنا کرد و چقدر از این تجربه چیز یاد گرفتین !)
3. در دفتر خاطرت روزانه تون درمورد ویژگی های مثبتی که درخودتون وجود داره که می خواین اونها رو رشد داده و ارتقاء ببخشین، بنویسین. اینها رفتارها، باورها، و ارزشهایی را شامل می شه که می خواهین روی اونها متمرکز بشین و می خواین که رشد کرده و زندگیتون رو در بر بگیره.
4. سعی کنین چند نمونه کتاب الهام بخش مطالعه کنین. هر روز وقت بگذارین و این کتاب ها رو مطالعه کنین . مطمئناً بسیار مثبت، اثربخش و الهام بخش خواهند بود. ( من کتاب یا تیتر خاصی توصیه نمیکنم، چون تخصص ندارم، اما سعی کنید از اشخاصی بخونین که صاحب نظر باشن!)
5. وقت کمتری رو با دوستان یا اعضای خانواده تون که افرادی منفی باف هستن و جز حس ناامیدی و افسردگی چیزی به شما نمی دن، بگذرونین. این افراد که انرژی مثبت شما را می گیرن و از بین می برن، مثل خون آشام هستن. درعوض سعی کنین دوستان جدید پیدا کنید که براتون مثبت، حمایت کننده و نیروبخش باشن.